Web Analytics Made Easy - Statcounter

حرکت رونالدینیویی! جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در انعقاد توافق در حالی تعجب ناظران سیاسی و رسانه‌ها را در پی داشته که آن‌ها تلاش دارند در بعد روابط دوجانبه و تأثیر آن بر تحولات منطقه‌ای آن را زیر ذره بین قرار داده و مورد کنکاش قرار دهند. به‌طور نمونه روز گذشته نشریه نیوزویک در گزارشی درباره این تحول، چشم انداز دستیابی به صلح در یمن را بسیار محتمل دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جنگ یمن پس از هفت سال درگیری، از ۱۳ فروردین سال گذشته وارد آتش‌بس شکننده‌ای شد و تحت تأثیر اقدامات و بدقولی‌های ریاض، در معرض فروپاشی قرار داشت. با این حال توافق ایران و عربستان امیدها را برای حل دائمی این چالش زنده کرد. تهران بارها تأکید داشته هیچ‌گاه در امور داخلی یمن دخالت نخواهد کرد، با وجود این تحلیلگران معتقدند توافق با ریاض بر معادلات منطقه‌ای و از جمله یمن تأثیر مثبتی خواهد داشت. چنانچه نیوزویک اذعان کرده، چنین همکاری‎های منطقه‌ای نه تنها می‌تواند در کاهش تنش‌ها مؤثر باشد، بلکه می‌تواند در تحقق پیشرفت تلاش‌ها برای پایان جنگ داخلی هشت ساله یمن نقش کلیدی ایفا کند. با دکتر سید احمد سادات، مدیر پیشین شبکه العالم در همین راستا گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

روز شنبه مذاکراتی میان صنعا و دولت مورد حمایت ائتلاف سعودی در سوئیس درباره تبادل اسرا آغاز شد. با توجه به توافق ایران و عربستان آیا می‌توان ارزیابی کرد این مسئله بر روابط ریاض- صنعا اثر خواهد گذاشت؟
یمن از ابتدا موضوعی بوده که نقش قدرت‎های منطقه‌ای در آن پررنگ بوده است. به نحوی که بخشی از دولت خودخوانده یمن توسط سعودی مورد حمایت قرار گرفته و بخشی دیگر همواره مورد توجه امارات قرار گرفته است. همواره جمهوری اسلامی قائل به این بود که توافقات انجام شده باید یمنی – یمنی باشد و هیچ گونه دخالتی توسط کشورهای منطقه‌ای و همسایه‌ها در حق تعیین سرنوشت مردم صورت نگیرد. در دوره‌های قبلی با توجه به حضور عربستان و امارات در ائتلاف و حمایت غربی‌ها و اسرائیلی‌ها هرگونه راه حلی که در بین یمنی‌ها مطرح می‌شد توسط آن‌ها زیر سؤال می رفت و به نحوی مانع از ایجاد توافق میان طیف‌های یمنی می‌شد. 
با توجه به اینکه در حال حاضر توافق اولیه میان جمهوری اسلامی و عربستان شکل گرفته است، قطعاً در توافق کنونی ریاض – صنعا هم مؤثر خواهد بود. چنانچه پیش‌تر از این گفته شد با توجه به توافق ایران و عربستان احتمالاً یک سری از پرونده‌های موجود در منطقه می‌تواند به راه‌حل یا توافقاتی جدید منجر شود.

 این اتفاق می‌تواند به شروع جدی مذاکرات یمن منجر شود؟ آیا بقیه مفاد قرارداد میان عربستان و یمن مانند رفع تحریم‌های انسانی محقق خواهد شد؟
انصارالله در دوره پیش و با توجه به تجربه بدعهدی سعودی سعی داشت در صورت توافق به امتیازات کاملی برسد. عربستان هم پس از مدت طولانی با سرافکندگی و هزینه بالایی که متحمل شد، توقع داشت بتواند خوشه چینی و بهره‌برداری کند و فقط محکوم ماجرا نباشد. 
بنابراین با توجه به اینکه انصارالله در میدان دست برتر را داشت و علاوه بر زیدیه، غیرشیعیان، اهل سنت و علما و سیاسیون یمنی و طیف‌های گسترده مردمی از دولت مستقر در صنعا حمایت می‌کردند، در توافق قبلی شروط خود را مطرح و آن‌ها را جزو خطوط قرمز اعلام کرد. 
قطعاً با توجه به اینکه در میدان حرف اول را انصارالله می‌زند و از قدرت کافی نیز برخوردار است، قاعدتاً شروط قبلی اعم از شکسته شدن محاصره اقتصادی، پزشکی و آموزشی همچنان در دستور کار قرار دارد تا زمانی که این محاصره ظالمانه که از زمین و دریا یمن را تحت فشار قرار می‌دهد، رفع شود. 

 امارات هم در مذاکرات همراهی خواهد کرد؟
با توجه به ارسال پیام‌های پرشمار از سوی حوثی‌ها و اینکه امارات در جزیره سقطری در حال ایجاد پایگاه بود - و حتی با عربستان هم در برخی جاها با یکدیگر در اصطکاک بودند- ابوظبی هم از این توافق متأثر خواهد شد. از آن‌جا که به‌تازگی دیدیم دیدار نتانیاهو از ابوظبی - که از مدت‌ها قبل برنامه ریزی شده بود - لغو شد و از نوع اعلام مواضع امارات مشخص بود از سر انفعال کارهایی را انجام می‌دهد. در خصوص پرونده یمن هم این‌گونه است. با توجه به اختلافی که هم‌اکنون در بین نیروهای موجود در ائتلاف حکمفرما شده است، امارات هم متأثر از این توافق خواهد بود و احتمالاً از استحکامات اولیه‌ای که در برخی مکان‌ها انجام داده بودند عقب‌نشینی خواهند کرد. چرا که انصارالله این هشدار را داده بود در صورت دست از پا خطا کردن امارات، نسبت به خاک‌های سرزمینی خود حساس است و به اشغالگری پاسخ خواهد داد. قاعدتاً یکی از شروط مربوط همین است. چرا که تمامیت سرزمین خاک یمن باید تأمین شود.

خبرنگار: زینب اصغریان

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: ایران و عربستان توافق ایران منطقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۱۶۱۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است

به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکه‌های اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهم‌ترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شده‌اند. علی‌رغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکه‌ها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.

شبکه‌های اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعه‌شناسی‌اند. این شبک‌ها اثرات روانی بسیاری بر کاربران می‌گذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکه‌های اجتماعی داخلی که برخی مدعی‌اند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعه‌ی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده می‌کنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان می‌دهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنش‌ها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.

به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعه‌شناس و پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

 

در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟

در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.

در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاح‌طلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان حضور پررنگ‌تری داشتند.

در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنش‌ها به آن، می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروه‌ها و جریانات سیاسی  مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروه‌ها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان می‌دهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیف‌های مختلف منتشر شده بود.

 

طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکه‌های اجتماعی چگونه بود؟

 نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنش‌های عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیف‌های سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روز‌هایی که پیش‌بینی می‌شد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روز‌های چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.

نکته خیلی جالب در بررسی داده‌ها، حضور کاربران روزمره‌نویس در واکنش به فعالیت دوباره گشت‌های ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود می‌کنند و عمدتا به مسائل خودشان می‌پردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییت‌های زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیت‌ها نسبت به حجاب و سیاسی‌تر شدن کاربران روزمره‌نویس به دنبال این مسأله هستیم.

 

آیا می‌توان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیین‌کننده می‌گذارد؟

توییتر و به‌طور کلی شبکه‌های اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشته‌اند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.

یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند باعث قطب‌بندی در جامعه شوند. قطب‌بندی‌ها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید می‌شود. محیط توییتر و سایر شبکه‌های اجتماعی امکاناتی را فراهم می‌کنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آن‌ها اختلاف دارند دنبال نمی‌کنند و در مواردی مسدود (بلاک) می‌کنند. این رفتارها در شبکه‌های اجتماعی باعث تشدید قطب‌بندی‌ها در جامعه می‌شود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطب‌بندی‌ها را به فضای واقعی نیز می‌رسانند. در نتیجه ما شاهد شکل‌گیری چرخه قطب‌بندی هستیم؛ به این شکل که قطب‌بندی موجود در جامعه وارد شبکه‌های اجتماعی شده و آنجا تشدید می‌شود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطب‌بندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل می‌کنند و در ننتیجه قطب‌بندی به شکل تشدید شده‌تر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطب‌بندی‌های سیاسی هستیم.

 

نظریه «اتاق پژواک» در شبکه‌های اجتماعی چگونه تعریف می‌شود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثر‌گذار است؟

افراد عموماً ترجیح می‌دهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید ‌کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخش‌های شبکه (همان کاربران همفکر) می‌شنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک می‌گویند. این فضا باعث می‌شود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق می‌دانند. تمام این‌ها باعث می‌شود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیده‌هایشان محکم‌تر شود. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، شاهد تشدید قطب‌بندی‌ها هستیم. در محیط‌های قطبی گرایش به دیدگاه‌های رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکال‌تری دارند.

 

این پدیده تا چه حد در شبکه‌های اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده می‌شود؟

ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکه‌های اجتماعی مختلف و پیام‌رسان‌ها دیده می‌شود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل می‌گیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکل‌گیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر می‌رسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده می‌شود، شکل‌گیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاه‌های مختلف در آنجا مطرح نمی‌شود و همین امر باعث تشدید قطب‌بندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم می‌شود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر می‌شود.

 

مواضع افراطی برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزه‌های بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟

ما در ایتا می‌بینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحث‌هایی که درباره دلارزدایی مطرح می‌شود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیل‌گران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی می‌دانند که به جریانی خاص رای دادند.

 

راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانه‌ای درون برخی شبکه‌های اجتماعی و جلوگیری از دیدگاه‌های تنش‌آمیز چیست؟

سه راه حل بیشتر نمی‌توان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرم‌های داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرم‌های داخلی است تا در آن دیدگاه‌ها و عقاید متنوعی طرح شود که می‌بینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سال‌ها تلاش کرده گروه‌های مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایت‌ها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرم‌های دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق می‌شود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکه‌های اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرم‌ها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی چاره کار است.

 

نظریه سرمایه‌داری نظارتی که مدعی است دولت‌ها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آن‌ها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود می‌کنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟

 

در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشور‌های دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشور‌ها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده می‌شود. وقتی مردم از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومت‌ها قرار می‌دهند.

دیگر خبرها

  • ویژه برنامه تحویل سال رادیو ایران بالاترین امتیاز را کسب کرد
  • ریاض: به توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم
  • لیندسی گراهام خواستار توافق عربستان و اسرائیل شد
  • دیدار و گفت‌وگوی وزرای خارجه آمریکا و عربستان درباره غزه
  • چشم‌انداز روشن توسعه همکاری ایران و آفریقا طی ۲ دهه آینده
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
  • غفلت ایران از سریلانکا بازار نفت آن را از ایران گرفت و به عربستان سپرد / لزوم توجه ایران به خلیج فارس در جاده نوین ابریشم
  • مذاکرت مثبت لوپتگی با میلان
  • خیابان کشاورز بجنورد بازگشایی شد + فیلم